خلوتی با خودم

عاشقانه هایی که تا گذشته میروند...

خلوتی با خودم

عاشقانه هایی که تا گذشته میروند...

خلوتی با خودم

اینجا خانه دوم من است ، اینجا پیوندی زده ام به حال و گذشته ام ، ارتباط ساده و صمیمی است بین خود و من ، ما دوستان خوب و صمیمی و صادق برای هم هستیم،‌ به جمع باصفای ما خوش آمدید.

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب

سادگی

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۳، ۱۱:۱۷ ب.ظ

همینجوری که حسب عادت همیشگی داشتم به اتاق همکاران سر کشی میکردم خانم رشیدی را دیدم پسر کوچک یکی از مراجعین را کنار خودش نشانده و نوازشش میکند. ماشاءاله عجب سر زبانی داشت این بچه !!!!

کلاس پنجم دبستان بود ولی از لحاظ ادب و نزاکت و سر زبانی و فهم و شعور دروغ نگفته باشم مثل یه آدم سی ساله رفتار میکرد.

خواستم برم داخل اتاقم که دیدم خانم رشیدی بد جوری پکره .

- خسته نباشی 

- خیلی ممنون آقای ص . 

- چه خبر ؟

- آقای ص نمیشه واسه این بنده خدا کاری کرد.( اشاره به همان مادر و پسر) خیلی وضعیت بدی دارند.

مادره یه زنی بود تقریبا 25 ساله و پسرش هم که کلاس پنجم بود. یه شناخت کلی از وضعیتشان را داشتم .

- چی شده مگه ؟

در همین موقع همان خانم آمد خداحافظی کند که خانم رشیدی ازش خواهش کرد بیاد داخل اتاق بنشیند و وضعیتش را بیان کند.

نمیدانم ولی احساس کردم یه انرژی منفی عظیمی تو وجودشه . تعارفش کردم که بنشیند.

- چه خبر خانم ؟

- خدا را شکر آقای ص . 

- مشکل چیه ؟ خانم رشیدی میخواست مشکلات شما را بگوید ، حالا که خودت هستی راحت باش ، هر چه دل تنگت میخواهد بگو.

بغض گلویش را گرفت ، اشک تو چشماش جمع شده بود و آماده انفجار.

- بخدا آقای ص دیگه خسته شدم ، دیگه بریدم ، به خدا دیشب میخواستم خودکشی کنم ولی این بچه را چیکار کنم . یه وقتایی تصمیم میگیرم هم خودم و هم این بچه را بکشم . دیگه طاقتم طاق شده . تو خانه اجازه راه رفتن ، حتی نفس کشیدن هم ندارم . پول پیش هم واسه اجاره کردن خانه ندارم . آخه چیکار کنم ....

و سیل اشک بود که از چشمانش سرازیرشده بود.

-شوهرت چی شده ؟

- طلاق گرفتم .

- علت طلاق ؟

- معتاد بود.

خواستم جو را یه جورایی عوض کنم .با خنده : - یعنی سیگار میکشید؟

- نه ای کاش سیگار میکشید . معتاد به تریاک بود.

- من یه چیزی میخوام بگم ، ناراحت نشو . این اعتقاد قلبی منه . هر مردی که میره سراغ مواد مخدر ، مقصر اول و آخر زنشه . زن اگه زن باشه ، اگه حواسش به زندگیش ، به شوهرش به ...باشه هیچ وقت سراغ این کثافت کاریها نمیره .

- حق با شماست . قبول دارم مقصر اصلی خودم هستم .

- کی تشویقت کرد به طلاق ؟

- خانواده ام . بخدا آقای ص اصلا شوهرم خبر نداشت میخوام طلاق بگیرم .

- شوهرت از نظر اخلاقی چطور بود؟

- خدا وکیلی خیلی خوب بود. لیسانس فلسفه داشت .

- خدا وکیلی این خانواده ات که تشویقت کردند برای طلاق ، الان تف هم کف دستت می اندازند.

- نه بخدا ، یه پاپاسی هم کمکم نمیکنند. اشتباه کردم آقای ص ، اشتباه کردم .

- از شوهرت خبر داری یا نه ؟

- دورا دور ازش خبر دارم .

- ازدواج کرده یا نه ؟

- نه هنوز ازدواج نکرده .

- یه خواهش دارم اونم اینه که اگه پل های پشت سرت را خراب نکردی ، یه تماس با شوهرت بگیر و بچه را بهانه  کن که همش سراغ باباشو میگیره . سعی کن برگردی به زندگیت . 

انگار منتظر بود یکی بهش بگه اشتباه کردی طلاق بگیری !!!! منتظر بود یکی یه جورایی تشویقش کند به برگشتن به زندگی و....

- جلوی خانم رشید قول میدهم ، هر کاری از دستم بر بیاید برایت انجام بدم . مرد ومردانه سعی میکنم انشاءاله تا شش ماه بعد از ازدواجت از لحاظ مالی کمکت کنم . هر وامی هم که خواستید برایتان کارسازی میکنم . ولی خواهش سعی کن برگردی به زندگی .

- به قرآن ، اقای ص اگه برگردم . تمام سعیم رامیکنم که از اعتیاد نجاتش بدم . میدونم که میتونم !!!!!!

چقدر دیر به این نتیجه رسده بود ،بدبختی تمام وجودش را گرفته بود . برای نجات زندگیش هیچ کاری نکرده بود . تو زندگی هم خودش را ساده شناخته و هم هالو!!!!!

- اگر هم میبینی یه جورایی نمیتونی تماس برقرار کنی ، تلفن یا آدرسش را بگیر ، من خودم به اتقاق خانم رشید با کمال میل حاضریم قدم پیش بگذاریم و باهاش صحبت کنیم .

بعد از کلی صحبت کردن ، خودش قبول کرد که با شوهرش ارتباط برقرارکند و نتیجه اش را به ما اطلاع دهد . امید وارم که موفق بشه .

  • علیرضا صدیقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی